Jean Pierre itibaren Turia, Romania

jeanpierrebarrospd

12/22/2024

Kitap için kullanıcı verileri, yorumlar ve öneriler

Jean Pierre Kitabın yeniden yazılması (10)

2019-10-14 18:40

Silber Rüyalar Kitabı 3: Rüya Labirenti (Ciltli) - Kerstin Gier TrendKitaplar Kütüphanesi

Tarafından yazılmış kitap Tarafından: Pegasus Yayınları

The very first day in Bali, I got the book from Jan, telling me I should definitely read this. I always trust his recommendations. At the first look through the book, late at the same evening, ... and I slept when the book was finished. I do like the original version in Indian English. I followed her through the whole city of Trivandrum, up to Cochin, everywhere in Kerala, once more with Roy. The way she describes the atmosphere, one feels living in Trivandrum, Kerala, India. "The God of Small Things" is a description of another world, somewhere in India, a delicate statement against war, power, abusive, at the same time a tragedy about poverty and infirmity. کتاب هایی که "یان" پیشنهاد خواندنشان را می دهد، اگر شاهکار جذابیت نباشند، بی تردید خواندنی و شگفت اند. آشنایی با رمان کوتاه "خداوندگار چیزهای کوچک" را هم مدیون "یان" هستم. در همان صفحات اول درگیر وصف زیبا و پر تحرک "آرونداتی روی" شدم. "خداوندگار چیزهای کوچک"، که سال (1997) برنده ی جایزه ی بوکر شد، روایت زندگی دو هم شکم یکسان است؛ "راحل" و "استا" که در کودکی از هم جدا می افتند و در 31 سالگی دوباره به هم می رسند. قصه از جایی در ایالت کرالای هند آغاز می شود و در همان جا به آخر می رسد، با شخصیت هایی ساده نظیر آمو اپه، پاپاچی و به ویژه زن رنج کشیده که مادر بچه هاست (ماماچی)، دختری که یک تابستان با عمه اش در کلکته می گذراند و برای پرهیز از بازگشت به خانه، همانجا با چایکاری ازدواج می کند. مرد الکلی ست و او را جسمن و روحن مورد سوء استفاده قرار می دهد و حتی به اربابش پیش کش می کند. ماماچی صاحب یک دوقلو می شود و بالاخره آن زندگی را رها می کند و به کرالا نزد خانواده اش باز می گردد. آرونداتی روی" ناتوانی و رنج و مصیبت و شادی را وصف نمی کند، تنها در یکی دو سطر می سراید، بی آه، و بی رمانتی سیسم، انگاری که تقدیری شوم. یکی از بچه ها برای تحصیل به آمریکا می رود، ازدواج می کند، جدا می شود و بالاخره به کرالا باز می گردد و در 31 سالگی، بار دیگر به جفت دوقلویش می پیوندد. رمان در عین حال به مسایل هند و جوامع مشابه پرداخته، جنگ را نکوهش می کند و صلح را ستایش؛ و خوش بینانه به آخر می رسد؛ با کلمه ی هندی "نالی"! (فردا)!

Okuyucu Jean Pierre itibaren Turia, Romania

Kullanıcı, bu kitapları portalın yayın kurulu olan 2017-2018'de en ilginç olarak değerlendirdi "TrendKitaplar Kütüphanesi" Tüm okuyucuların bu literatürü tanımalarını tavsiye eder.